سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زرقان

خاطرات شیرین اعتکاف (3)

حسین آقای صادقی به روش سالهای قبل مسئول ثبت صلوات ها و ختم قرآن بود در حقیقت ایشان افراد را ترغیب می کرد

 تا  از وقت خودشان نهایت استفاده را بکنند:

 

 

 

روش کار اینطور بود که افراد به فراخور توانایی به سراغ ایشان می رفتند

( یا در بعضی مواقع ایشان به سراغ آنان)

و مشخص می کردند که بالفرض امروز این تعداد صلوات می فرستم

 یا چند جزء قرآن می خوانم.

در طول این سه روز توسط برادران6بار و خواهران 14 بار قرآن را ختم کردند

و برادران در این سه روز 313000صلوات فرستادند و

خواهران به مراتب بیشتر

 

 

 

 

 

وقتی به آقای صادقی زنگ زدم تا آمار دقیق را بگیرم ایشان فرمودند

سنت صلوات فرستادن یک سنت و رسم پایدار شده و بعضی از

افراد این رسم را از اعتکاف سال قبل به اعتکاف امسال وصل کرده

و تا اعتکاف سال بعد ادامه می دهند. و آن را یک سنت نیکو می دانند

 

 راستی تا ییادم نرفته عرض کنم که آقای بخشنده هم یک شب همه را به

انگور شیرین دعوت کردند

 


خاطرات شیرین اعتکاف (2)

شب با همسرم  و خواهرانم به مسجد رفتیم ، من از فرصت استفاده کردم و سری به آشپزخانه زینبیه زدم وبه خوش و بش با اهل آشپزخانه پرداختم . آشپز حسن آقای رعیت است .

تدارکات برای حدود 500 نفر بسیار سخت است مخصوصا اینکه تعداد زیادی از آنها خانم باشند و سلایق هم مختلف.

(آقای زمانی)

(حاج حمید شیعه )

این امر مهم را آقایان  زمانی ، حمید ،حاج محمد و عباس شیعه با همکاری صمد کریمیان و محمد حسن شیعه حسین نتیجه بر و ....... انجام می دادند.که جا داره همینجا ازشون تشکر کنم .

 

برنامه ها از سحر روز اول شروع شد هرروز هنگام اذان زیارت عاشوراخوانده  می شد

 

 

بعد هم نماز جماعت به امامت سید

 (که البته نماز را خیلی طول می داد و اسباب حرف و حدیث و فحش و..... افراد تنبل از جمله خودم را به دنبال داشت )

 

 

بعداز نماز صبح دعای عهد خوانده می شد و خواب شیرین تا ساعت 10 صبح بهترین هدیه بود برای من که تمام شب را بیدار بودم.

 

(پرخواب ترین عضو اعتکاف)

 

صبح ساعت 8 آقای رضایی طرحی نو در انداختند و خلق الله را مجبور به خواندن نماز جماعت البته از نوع قضا کرده بودند و من هم به عبادت مشغول بودم (خواب برای افرادی مثل  من عبادت است)

 

 

ساعت 10 یک جزء قرآن خواندیم به امامت حسن آقای خادمی و آزادی

 

 

ظهر هم که نماز جماعت بود

 

 

 آقا سید ببن دو نماز به جمات بی ریش و ریش تراش توپید که آقا حرام است ،‌ حرام است،‌ حرام است.

این بحث باعث بحث و جدل طلبگی شد بعد از نماز .

 

 

روی مقوایی که بر روی آب سرد کن چسبانده بودند نوشته بود :سه چیز فراموش نشود : سکوت ، تفکر ،ذکر

 

 

اگر چه بازیگوشی بچه ها این شعار را کمی دستخوش تغییر می کرد

اما این شعار مبنای اصلی سخنرانی بعداز ظهر روز اول بود ،‌که الحق و الانصاف آقای رضایی سخنرانی خوبی کرد.

 

ادامه مطلب در پست بعد


خاطرات شیرین اعتکاف (1)

با عرض سلام

امسال خدا توفیق داد تا بریم اعتکاف

خاطره شیرین معنوی و بسیار جالب

سه روزدور شدن از اینترنت ، کامپیوتر ، لپ تاپ و موبایل و ......

و صد البته آشنایی با دوستان جدید و تجدیید خاطره با دوستان قدیمی

دوربین را به دست بهترین شخص دادم یعنی بعدا از خودم خیلی تشکر کردم که دوربین را دست محمد جواد (کاویانی ) دادم . الحق و الانصاف هم عکسهابی خوبی گرفت.

(اگرچه بر اثر بی احتیاطی تقریبا همه آنها را پاک کردم )

 

 

محیط محیط جالبی بود

من هم اولین بارم بود که به اعتکاف می رفتم ، و صدالبته توفیق اجباری

چون رئیس اعتکاف یعنی شخص شخیص شیخ محسن از من

رسما دعوت کرده بود ( با خانواده )

 

 

 (شیخ محسن زمانی )

 

آخه ما زرقونی ها تا غریب هستیم خوب هوای هم دیگه رو داریم

اما تو شهر خودمون سایه هم را با تیر می زنیم

(البته این  را برای مزاح عرض کردم و این اصل در مورد روحانیت شهر صدق نمی کنه

و همه مردم به این نکته اذعان دارند که روحانیت در زرقان همیشه یار و یاور همدیگر

و پشتیبان و مدافع هم بوده اند) .

 

 

 

 راستی تا یادم نرفته از دوست و همکلاسی دوران راهنمایی و ابتدایی و

همرزم و هم لباس امروزم حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای رضایی هم

دعوت کرده بود.

 

 

 حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقامحمد  رضایی

 

حضور شیخ علی آقای صادقی هم با برو بچه هاش صفای دیگری به مسجد داده بود

 

 

شیخ علی آقای صادقی

 

 در این میان حضور اقشار مختلف اعم از دانش آموز، دانشجو ، محصل بازاری و حتی کودکانی که به سن تکلیف نرسیده یودند چشمگیر بود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  

در این فاصله با وحید آقای معدلی هم از نزدیک آشنا شدم و از صفای نفس

و محبت و دوستیش بهره بردم

 

 

 

ادامه مطلب در پست بعدی 


ستاد برگزاری اعتکاف زرقان

با عرض سلام ادب و احترام

اگرچه کمی دیر (توسط بنده)

اما این شرح گزارش ستاد برگزاری اعتکاف زرقان است

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پیامبر اسلام حضرت محمد (صل الله علیه واله) فرموده اند:

اعتکاف از روی ایمان واخلاص باعث آمرزش گناهان می شود.

انسان موجودی است سالک وپویا به سوی معبود حقیقی خویش و از هر راهی که برود و هر مسیری را که در زندگی انتخاب کن سرانجام به لقای معبود خویش می رسد.                                            

اعتکاف فرصت بسیار مناسبی است تا انسانی که در پیچ وخم های زندگی مادی غرق شده، خود را بازیابد و به قصد بهره بردن از ارزش های معنوی از علایق مادی دست بکشد و خود را در اختیار پروردگار بگذارد و تقاضا کند که او را در راه راست ثابت نگهدارد تا بتواند به دریای بیکران انس و مهر      خداوند که یکسره مغفرت و رحمت است، متصل شود.                                                        

آری اعتکاف فصلی است برای گریستن، برای ریزش باران رحمت، برای شستن آلودگی های گناه، برای تطهیر صحیفه اعمال، برای نورانی ساختن دل و صفا بخشیدن به روح.                                       

به همین منظور با عنایت حق تعالی و کمک وپشتوانه مردمی، وبانیان خیراندیش شهر،امسال هم مثل سالهای گذشته با راهنمایهای امام جمعه محترم شهر زرقان حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا سعیدی(حفظه الله) و همکاری هیئت امناء مسجد جامع زرقان و باحضور گسترده زنان ومردان مؤمن وعلاقه مند مخصوصاً جوانان عزیز شهر برگزار گردید. که از همان ابتداء ثبت نام به علت استقبال گسترده ای که صورت گرفت تعداد زیادی از مراجعه کنندگان موفق به ثبت نام نشدند (لازم به ذکر است که جا دارد مسئولین فرهنگی شهر در این زمینه تصمیماتی اتخاذ فرمایند).                                                

آمار ثبت نام کنند گان و برنامه های اجراء شده در مراسم اعتکاف سال 1386 به شرح ذیل می باشد.

تعداد کل شرکت کنندگان 450 نفر

تعداد خواهران شرکت کننده 280 نفر

تعداد برادران شرکت کننده170 نفر

از میان معتکفین شرکت کننده 298 نفردانشجو،دیپلم،دبیرستانی وراهنمایی،ابتدایی وبعضاً دارای مدارک سطح عالی بوده.                                                                                                        

برنامه های اجرا شده :

* نماز جماعت صبح،ظهروعصر،مغرب وعشاء

* قرائت زیارت عاشورا ،دعای عهد، زیارت امین الله،دعای توسل و دعای ام داوود.

* مراسم جشن شام میلاد حضرت علی (ع) و ذکر مولودی در مدح آن امام همام

* مراسم عزاداری و سخنرانی در شب وفات حضرت زینب (س)

* کلاس اخلاق وسخنرانی توسط امام جمعه محترم شهر و دیگر سروران روحانی شهر (که از همین جا از حضور فعال طلاب و روحانیون محترم شهرکه در جمع معتکفین شرکت داشتند کمال تشکر وقدردانی را داریم).                                                                                                               

* ختم بیش از بیست دوره تلاوت قرآن کریم توسط خواهران وبرادران عزیز معتکف

* ختم بیش از ده هزار صلوات.

* تلاوت یک جزء قرآن کریم هر صبح به نیابت تعجیل در ظهور حضرت امام عصر (عج) وذکر توسل به آن حضرت.                                                                                                       

* برگزاری کلاس اخلاق توسط یکی از خواهران محترمه جهت خواهران معتکف.

در پایان مجدداً از جمیع برادران و خواهران عزیزی که با حمایت همه جانبه خود این ستادرا از زمان تشکیل تا به حال یاری کرده اند تشکر وقدردانی می کنیم.                                                     

 

من الله توفیق              

ستاد برگزاری مراسم اعتکاف زرقان

 

 


غلامرضا صالحی - Gholamreza Salehi

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب همیشه بهترین دوست انسانها بوده و خواهد بود

اما با توجه به فرصت کوتاه انسان بهتر است که انسان ها وقت خود را صرف مطالعه کتبی بنمایند که بر بینش بصیرت و آگاهی آنها نسبت به جهان هستی بیفزاید.

و چه خوب است این کار از ابتدای کودکی و نوجوانی صورت بگیرد و این امر در خانواده ها آموزش داده شود. و اصولا پدر و مادری که اهل مطالعه باشند یا افراد دیگر خانواده

خود به خود کودکان و نوجوانان نیز مشتاق مطالعه و کتابخوانی خواهند شد. من هیچ وقت خاطره کلاس سوم ابتدایی، و عضویتم در کتابخانه عمومی شهر زرقان را فراموش نمی کنم. آن روز من دو دوست و یار پیدا کردم.

یکی کتاب و دیگری مسئول دلسوز، آگاه و مشاوری که همیشه از مشورت با او راضی و خوشنود بوده ام. و این در مورد تک تک اعضاء کتابخانه با ایشان صدق می کند.

اگر چه بارها و بارها به علت مرجع بودن کتبی که علاقه مند مطالعه بودم از کتابخانه دست خالی برگشتم. اما خطا پوشی های ایشان و برخورد نیکویش و عشق به مطالعه و کتابخوانی دوباره مرا به سمت کتابخانه کشاند . و این داستان سالیان سال ادامه پیدا کرد. در همینجا از زحمات این استاد، دوست، مشاور ، مدیر و مسئول

کتابخانه عمومی شماره 1 زرقان

برادر غلامرضا صالحی

 تقدیر و تشکر فراوان می نمایم و طول عمر با عزت و صحت و سلامت از خداوند متعال

برایش آرزومندم.

از این رو بنا را بر این گذاشتم، به معرفی کتب مفید و خواندنی که در مورد جوانان و نوجوانان می باشد بپردازم.

به امید اینکه مقبول دوستان و مرضی خداوند باشد. 


شب میلاد و محمد حسین صادقی

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی

میلاد فرخنده و مسعود امام رضا (ع) را خدمت شما دوستان و عزیزان تبریک عرض می کنم.

امشب مصادف با شب میلاد امام رضا (ع) بود. خیلی دلم هوای زیارت حرم با صفای امام رو کرده بود.

اگر چه اینجا در جوار خواهر گرامیش فاطمه معصومه سلام الله علیها هستیم.

امشب  شام خدمت جناب آقای صادقی بودیم.

 

محمد حسین صادقی

 

از طرفی امشب گویا شب تولد ایشان هم بود. من بهشون تبریک می گم

 و براشون آرزوی موفقیت می کنم. آقای رنجبر دوست عزیز و استاد بزرگوارم هم تشریف داشتند .

اتفاقا ذکر خیری هم از زرقان شد. شب قبلش هم شام خانه آقای قانع بودیم

که یکی از شعر های قشنگ آقای صادقی رو دیدم .

 بی مناسبت نیست که اینجا  نقل بشه :

هوالجمیل
 
سوغات بهشت است غم دوزخی ما
 
 
این پنجره را باز نگه دار عزیزم 
یک روزنه پرواز نگه دار عزیزم
 
آئینه ام و تشنۀ دیدار ، خدا را 
در جلوه گه ناز، نگه دار عزیزم
 
اینجاست همان گردنۀ پر خطر عشق 
ای عقل ، نده گاز، نگه دار عزیزم
 
از هستی من هرچه که خواهی ببر امّا 
یک حنجره آواز نگه دار عزیزم
 
هرچند قفس بسته ، ولی باز برایم 
اندیشۀ اعجاز نگه دار عزیزم
 
خوش زخمه به تار دل ما می زنی ای یار 
در پرده ، همین ساز نگه دار عزیزم
 
پایان نده بر لذت و دائم دل ما را 
 در لذت آغاز نگه دار عزیزم
 
جان من و تو ، این دل هجران زده ام را 
تا حشر غزلساز نگه دار عزیزم
 
اسرار دلم از قفس سینه برون ریخت 
افشا مکن و راز نگه دار عزیزم
 
سوغات بهشت است غم دوزخی ما 
این هدیۀ ممتاز نگه دار عزیزم
 
جبریل به ما گفت : کجا ؟ کودک دل گفت : 
دروازۀ شیراز نگه دار عزیزم
 
اینجا پدرم از غم فردوس در آمد 
در گلشن این راز نگه دار عزیزم
 
والسلام - قم آبان 85
محمد حسین صادقی

حجت الاسلام والمسلمین محمد رضا صادقی ـ زرقان فارس

بسمه تعالی

12 اردیبهشت هر سال مصادف با شهادت استاد معلم   شهید، مرتضی مطهری و روز معلم  می باشد.

بارها و بارها دوستان از بنده حقیر سؤال فرموده اند که دلیل طلبه شدن شما چه بود؟ آیا در خانواده شما قبل از شما کسی طلبه بود ؟ آیا راهنما و مشوقی داشتید و ......

ومن این جواب را داده ام.

هر انسانی در دوران جوانی مواجه با بسیاری از سوالات ، شبهات و مشکلات می شود و برای حل آنها و یافتن پاسخ به دنبال مرشد و راهنما می گردد. تا روشنی بخش راه و راهنمایش باشد. اگر یک مرشد و راهنمای خوب پیدا کرد ره به سمت هدایت و روشنایی  می پوید و اگر مرشد و راهنمای او خود ره گم کرده بود بدا به حالش.

من هم مانند تمام جوانان این دوران بحرانی و پر اضطراب را پشت سر گذرانده ام و برای حل مشکلات و مسائلم به دنبال راهنما     گشته ام.

در شهر ما زرقان در آن ایام دو دبیرستان پسرانه وجود داشت ، یکی ویژه رشته ادبیات و علوم انسانی و دیگری ویژه رشته های علوم تجربی و ریاضی ، من با فشار شدید خانواده و علیرغم میل باطنی رشته تجربی را (رشته مورد علاقه ام ادبیات بود) انتخاب کردم و در دبیرستان آزادگان مشغول به تحصیل شدم. در این مدرسه اساتید بزرگوار و کوشایی تدریس می کردند مدیر و معاونین فعالی هم داشت ، یاد حاج زاهدی( مدیر دبیرستان) هنوز که هنوز است در خاطرم زنده است و ایشان را دعا می کنم.  دبیران و معلمان ما چراغهای فروزان و انواری طلایی بودند که با سعی و تلاش فراوان و از خود گذشتگی باور نکردی بسان شمع می سوختند تا گوهر وجودی ما را بسازند و با گوهر عشق وجود ما را  صیقل دهند. در زمانی که ما خام و ناآگاه غرق در هوس و هوا ، گیج و منگ در اوهام و خیالات و غرق در امواج اقیانوس پر تلاطم جوانی بودیم ، آن عزیزان کشتی هدایت و چراغ فروزان ما ره گم کردگان در جستجوی راه بودند. اینان که با عشق شغل انبیاء را پیشه خود کرده و در این راه پیامبر گونه عمل می نمودند.خداوند با لطف بیکران خویش این انسانهای شریف را راهنما مشوق و الگوی ما قرار داد تا با درس گرفتن از ایشان درس بزرگتر دین و دینداری ایثار و فداکاری و ...... را بیاموزیم.

آری ایشان بودند که با رفتار و منش خویش ما را با دین آشنا نمودند و ما را به راه هدایت ، و خوشبختی (دین) رهنمون شدند، ما از ایشان آموختیم که معلمان واقعی بشریت انبیاء هستند ، درس واقعی درس دین است و دایرة المعارفی که پاسخ به همه مشکلات انسانها می دهد و آنها را به سر منزل مقصود راهنمایی میکند دین است و کاملترین آن اسلام .

در این راه (جوانی) ما استادان و راهنمایان زیادی داشتیم که هر کدام به نوبه خود به نوعی روشنی بخش راهمان بودند. اما در این میان نقش یکی از همه پر رنگتر بود:

حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد رضا صادقی(دام ظله)

این استاد گرانمایه و معلم اخلاق ، مدیر گرانقدر و دانشمند بزرگترین نقش را در زندگی من ایفا نمود. من هرچه دارم ( هرچند به خاطر کوتاهی، نافرمانی، و خامی و جوانی اندک) از ایشان است. این استاد بزرگوار در آن زمان علیرغم اینکه مدیر آموزش و پرورش منطقه زرقان بودند با کمال سادگی در کلاس درس ما حاضر می شدند و ما را به سمت کسب معارف دینی راهنمایی می فرمودند، حسن خلق ایشان ، خلوص و صفا و صمیمیت ایشان ، به جوانی نا آگاه آموخت که می توان آگاه شد و آگاهی داد، می توان سوخت و ساخت و ....... ایشان به ما یاد داد که روحانیت فقط به مسجد رفتن و نماز خواندن و روضه خواندن صرف نیست یک روحانی می تواند تمام واجبات دینی اش را انجام دهد و در عین حال یک مدیر و یک معلم خوب نیز باشد . یک ورزشکار و دانشمند هم باشد. یک .........

روحانی باید عاشق مردم و اجتماع باشد و......

ایشان با خواندن خطبه عقد ازدواج من و همسرم و دعای خیرشان بزرگترین محبت را نیز در حق من نموده اند.

آری من با یاری جستن از خداوند متعال و راهنمایی اساتید بزرگوار و ارجمندی چون ایشان این راه را با بصیرت انتخاب کردم و همیشه از خداوند خواسته ام تا مرا در تداوم این راه حمایت نموده و آنچنان یاری کند تا بتوانم گوشه ای اندک از لطف و محبت این عزیزان را جبران نمایم . خداوند انشاژژئ الله به همه معلمین علی الخصوص این بزرگوار و دیگر عزیزانی که راهنما و مشوق بنده بوده اند طول عمر با عزت عنایت فرماید،           آمین یا رب العالمین


آقای حسین صادقی

باسمه تعالی

با سلام خدمت تمامی همشهریان عزیز و بزرگوارم

سلام به مهد تمدن و فرهنگ وهنر اصیل ایرانی و اسلامی ، سلام به زرقان و زرقانیها

امسال پس از ماهها دوری از شهر و دیار خویش برای تعطیلات نوروزی به زرقان آمدم ، جهت گشت و گذار و تجدید خاطره سری هم به قنات مرتضی علی و دره و ..... زدم . یک نکته توجه مرا جلب کرد، درختان زیتونی که به دست توانای یکی از فرزندان زرقان« دوست و برادر بزرگوارم جناب ، حسین صادقی» و به دستور و هدایت ایشان کاشته  شده است بحمدالله روز به روز بزرگتر می شود و انشاء الله در آینده ای نه چندان دور ثمر خواهد داد، قنات مرتضی علی (ع) ، هم  همچنان پر آب  و پر مهر جاری است ، تا به ما یاد آوری کند که ای زرقان و زرقانیها اگرچه حسین صادقی عزیز با بی مهری ما و دسیسه  دشمنان دوست نما  ازشهر ما رفت، ولی ثمرات این کارها باقی است و باقیات الصالحاتی برای او و زنده نگه داشتن یاد و نام اوست . راستی آیا می دانید ایشان کجا هستند ، آیا یادی از ایشان می کنید، آیا نامه ای و  یا تلفنی برای او     می نویسید  ، یا او را هم مانند دیگران فراموش کرده اید ، یادم است یک زمانی در ایام تحصیل ، استاد دانش اجتماعی ما جناب آقای اسلمی می فرمودند: مشکل شما زرقانی ها کوهی است که جلوی شما قد        بر افراشته و جلوی دید شما را گرفته است ، ایشان می فرمود : علم روانشناسی ثابت کرده است افرادی که در محیطهای محدود و بسته جغرافیایی زندگی می کنند دارای بینش محدود می شوند. من نمی دانم این مطلب صحت دارد یا نه اما : عرض بنده این است که : ایمان و انسانیت و محبت و دوستی می تواند تمامی این معادلات علمی را به هم بریزد ، بیایید دست به دست هم بدهیم ،با بینش و بصیرت به اطرافمان نگاه کنیم قدر خود و اطرافیانمان را و تمام کسانیرا که برای ما متحل زحمت و هزینه شده اند بدانیم و  با مهرورزی یاد کنیم از تمامی دوستان و عزیزانی که در راه اعتلای شهرمان کوشیده اند و در این راه متحمل همه چیز شده اند، بیایید قدر گنجینه های شهرمان را بدانیم و با پیوند مهر با ایشان ، خدمتشان عرض کنیم که زرقان و زرقانی قدر ناشناس نیست و نخواهد بود . انشاء الله

راستی محض اطلاع دوستان و یاران عرض کنم که جناب آقای صادقی در شهر مقدس قم زندگی می کنند  و هنوز هم با همان ارادت سابق به زرقان عشق می ورزدو آدرس الکترونیکی ایشان این است.

hodhodzar@yahoo.com

با اعلام نظرات ارزشمند خود مارا در بهتر شدن مطالب یاری فرمایید.

با درج ایمیل در قسمت اشتراک از به روز شدن این وبلاگ مطلع شوید.

zarghan@gmail.com


زرقان ما هنوز همان معدن زر است

با سلام خدمت تمام همشهریان عزیز زرقانی

عشق به میهن یکی از بهترین نمونه عشقهاست ازجنس عشق به نماز است که عشق به تمام خوبیهاست

هر انسانی که عشق به میهن وطن و آبو خاک اجدادی در او نباشد باید در اصالت او شک کرد.یکی از انواع عشق به وطن عشق به محل تولد است هر انسانی در هر موقعیت و مقامی به محل تولد خود عشق می ورزد .و آن را دوست دارد من هم یکی از افرادی هستم که به وطن خود و شهر آباء و اجدادیم زرقان عشق می ورزم

دست دوستی به سمت تمامی خواهران و برادران عزیز زرقانیم دراز می کنم و از همه شما عزیزان میخواهم تا با ارسال مطالب ایجاد وبسایت و عضویت در گروه زرقانیهای ساکن اینترنت در راه اعتلای شهر خود زرقان بکوشیم .

زیرا به قول حسین صادقی عزیز :

زرقان ما هنوز همان معدن زر است

 زرهای شهر ما زطلا پربها تر است

mohammadhashem_ne@yahoo.com

Zarghan.parsiblog.com