چرا از طبیعت دل انگیز زرقان استفاده نمیکنیم؟
ضرورت راهاندازی سازمان مردم نهاد حفاظت از محیط زیست
چرا از طبیعت دلانگیز زرقان استفاده نمیکنیم؟
خداوند متعال، نعمتهای بیکران خود را برای بندگان مؤمن خود در نظر گرفته است، حضور مؤمنان در این اماکن نگریستن به آثار صنع الهی و تفکر در عظمت و قدرت خدا و به نوعی عبادت محسوب میشود. چه بسا عدم حضور مؤمنان در اماکن مذکور زمینه را برای حضور افراد بیایمان فراهم کرده و بدین ترتیب عدهای از نعمتهای طبیعی خداوند نیز برای ترویج گناه و معصیت بهره میبرند.
دوستان و همشهریان عزیز، اسلام هیچگاه مخالف شادی، ورزش و تفریح نبوده است، وقتی بنده به عنوان یک طلبه و شما با هر سن، عنوان، شغل و موقعیتی در یک روز تعطیل میتوانیم به کوه رفته و از طبیعت زیبا و دلانگیز آن بهره ببریم؛ چرا از این موقعیت استفاده نکنیم.
وقتی میشود از یک محیط مفرح و دلانگیز بدون گناه و معصیت استفاده کرد، لذت برد و شکر خدای را به جای آورد چرا این کار را نکنیم.
سالیان پیش گاهی همراه با بچه های مسجد(سعید نظری، حسین گل صفتان و …) و گاهی با برادرم روحالله از راه مسجد جامع به کوه میرفتیم، صبحانه را در کوه میخوردیم و از راه شاهزاده قاسم برمیگشتیم.
نزدیک به بیست سال از آن روزها میگذرد، مدتها بود با خودم فکر میکردم این روزگار غدار به من اجازه میدهد دوباره از این کوه سرفراز بالا بروم و شهر زیبایم را از فراز قلهاش ببینم؟
توفیقی دست داد تا در تیرماه و شهریورماه که به زرقان سفر کرده بودم به همراه خانواده و خواهرانم از راه شاهزاده قاسم به کوه بروم.
یک نکته جالب توجه مرا به خود جلب کرد، گویا فرد یا افرادی در مسیر صعود از راه شاهزاده قاسم کوره راهی را مسطح و مشخص کرده بودند که صعود را بسیار راحت میکرد؛ از این ابتکار عمل خوشحال شدم و به جان آنها بسیار دعا کردم.
در سفر شهریورماه، با مردی مسن که از مرودشت به همراه دامادش برای کوهنوردی آمده بود آشنا شدم، آقای کریمی پاسداری بازنشسته و با صفا، در راه از همشهریمان آقای بوریاباف گفت که با تلاش خود راه را هموار کرده و بالای کوه درخت کاشته و با موتور خود به آنجا میرود.
اگرچه باور صحبتهایش برایم کمی سخت بود، دیدن آقای بوریاباف و موتورش که از کنارمان میگذشت صحبتها را باورپذیر کرد.
در باغچه آقای بوریاباف به پای صحبتهایش نشستم؛ پس از درگذشت نابهنگام مرحوم محمدمهدی(فرزندش) راه کوه را در پیش گرفته و با خود و خدایش خلوت گزیده است، بعضی روزها دو بار به کوه میرود، یک بار با موتور و یکبار پیاده.
از ایشان پرسیدم چرا طول راه را با کمک دوستان درختکاری نمیکند، پاسخ داد:«گوسفندها درختان را میخورند و چوپانها هم همکاری نمیکنند».
جای همه همشهریها سبز صبحانه بسیار خوشمزه ای در باغچه آقای بوریاباف خوردیم، دوست قدیمی از دوران دبیرستان(که خودش را آقای حقجو معرفی کرد)همراه با برادر، خانواده و فرزندانشان آمده بودند.
هفته بعد با خواهرانم، همسرم، محمد مهدی فرزندم که 5 سال دارد و فاطمه معصومه که 13 ماهه است و فکر کنم بشود او را کوچکترین کوهنورد زرقان(البته بر دوش پدر، مادر و عمهها) نامید به کوه رفتیم.
به نظرم رسید چقدر خوب است که دوستان عزیز و برادران مسجدی در روزهای جمعه تورهای کوهنوردی و پیادهروی راه بیندازند و کودکان و نوجوانان را از کوچکی با طبیعت آشتی دهند.
چقدر خوب است که سازمان مردم نهادی به همت دوستان و عزیزان جوان زرقانی برای حفاظت و صیانت از طبیعت خدادادی زرقان و اطراف آن تشکیل شود و اهدافی همچون حفظ و نگهداری از محیط زیست، راهاندازی تورهای کوهنوردی و پیادهروی، آشنایی با منابع طبیعی و خدادادی زرقان، پاک کردن محیط زیست از آلودگیهای صنعتی، کاشت درخت و حفظ و نگهداری از آن، برای این سازمان مردم نهاد تعریف شود.
از روحانیان شهر، فرهنگیان، جوانان، بسیجیان و سایر اقشار برای راه اندازی این سازمان مردم نهاد دعوت میکنم.