خاطرات شیرین اعتکاف (1)
با عرض سلام
امسال خدا توفیق داد تا بریم اعتکاف
خاطره شیرین معنوی و بسیار جالب
سه روزدور شدن از اینترنت ، کامپیوتر ، لپ تاپ و موبایل و ......
و صد البته آشنایی با دوستان جدید و تجدیید خاطره با دوستان قدیمی
دوربین را به دست بهترین شخص دادم یعنی بعدا از خودم خیلی تشکر کردم که دوربین را دست محمد جواد (کاویانی ) دادم . الحق و الانصاف هم عکسهابی خوبی گرفت.
(اگرچه بر اثر بی احتیاطی تقریبا همه آنها را پاک کردم )
محیط محیط جالبی بود
من هم اولین بارم بود که به اعتکاف می رفتم ، و صدالبته توفیق اجباری
چون رئیس اعتکاف یعنی شخص شخیص شیخ محسن از من
رسما دعوت کرده بود ( با خانواده )
آخه ما زرقونی ها تا غریب هستیم خوب هوای هم دیگه رو داریم
اما تو شهر خودمون سایه هم را با تیر می زنیم
(البته این را برای مزاح عرض کردم و این اصل در مورد روحانیت شهر صدق نمی کنه
و همه مردم به این نکته اذعان دارند که روحانیت در زرقان همیشه یار و یاور همدیگر
و پشتیبان و مدافع هم بوده اند) .
راستی تا یادم نرفته از دوست و همکلاسی دوران راهنمایی و ابتدایی و
همرزم و هم لباس امروزم حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای رضایی هم
دعوت کرده بود.
حضور شیخ علی آقای صادقی هم با برو بچه هاش صفای دیگری به مسجد داده بود
شیخ علی آقای صادقی
در این فاصله با وحید آقای معدلی هم از نزدیک آشنا شدم و از صفای نفس
و محبت و دوستیش بهره بردم
ادامه مطلب در پست بعدی