سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زرقان

زینت پرستش کنندگان الهى

زینت پرستش کنندگان الهى

امام سجاد علیه السلام

امام چهارم با لقب "زین العابدین" و "سجاد" خوانده مى‌شود، چرا که او قبل از هر چیز بنده خالص و صالح خدا بود، و سجده‌های طولانی او، هر بیننده را به سوى خدا و پرستش خدا جذب مى‌کرد.

 

خداوند در حدیث لوح که آن نامه‌اى از سوى خدا به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است او را چنین معرفى کرده است: سیدالعابدین و زین اولیائى الماضین؛ او آقاى عبادت کنندگان و زینت اولیاى پیشین من است. یوسف بن اسباط مى‌گوید، پدرم گفت:

 

نیمه‌هاى شب به مسجد رفتم، جوانى را که به سجده افتاده بود دیدم که چنین با خدا راز و نیاز مى‌کرد: «سَجَدَ وَجهى مُتِعَفراً فى التُرابِ لِخالقى و حق له؛ صورتم خاک آلود، براى آفریدگارم سجده کرد، که خداوند سزاوار سجده است.»

 

به محضرش رفتم، دریافتم امام سجاد علیه السلام است، صبر کردم تا هوا روشن شد، به نزد ایشان رفتم و عرض کردم: اى فرزند پیامبر! چرا آن همه به خود زحمت مى‌دهى با این که خداوند تو را برترى بخشیده و تو در پیشگاه خدا مقام بسیار ارجمندى دارى؟ او با شنیدن این سخن منقلب شده و گریه کرد و فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

 

هنگامى که روز قیامت بر پا گردد هر چشمى جز چهار چشم گریان است:

 

1- چشمى که از خوف خدا بگرید؛

 

2- چشمى که در راه (جهاد) براى خدا نابینا شده باشد؛

 

3- چشمى که از حرام‌هاى خدا پوشیده شده باشد؛

 

4- چشمى که شب تا صبح در حال سجده بیدار باشد .

 

عبادت امام سجاد علیه السلام، پرستش کاملا آگاهانه و بسیار عمیق بود، او با لذت و شیفتگى مخصوص، آمیخته با عرفان کامل، خدا را عبادت مى‌کرد. ارتباط و پیوند او با خدا به گونه‌اى بود که روایت شده:

 

شبى براى عبادت برخاست، هنگام وضو، چشمش به ستارگان آسمان افتاد، و همچنان به ستارگان مى‌نگریست، و در اندیشه آفریدگار و آفرینش آنها فرو رفت، حیران و بهت‌زده در حالى که دستش در آب بود، به آسمان چشم دوخته بود تا صداى اذان صبح را شنید.

 

فاطمه سلام الله علیها یکى از دختران امیرمومنان على علیه السلام از جابر بن عبدالله انصارى تقاضا کرد که نزد امام سجاد علیه السلام برود، و به عنوان دلسوزى از آن حضرت بخواهد که جانش را از آسیب عبادت بسیار حفظ کند، زیرا او بر اثر عبادت بسیار، از ناحیه بینى و سر زانوها و کف دست‌ها و پیشانى، آسیب سختى دیده بود. جابر نزد امام سجاد علیه السلام رفت و آن حضرت را از تحمل آن همه رنج طاقت فرسا در عبادت برحذر داشت.

 

امام به او فرمود: اى همنشین رسول خدا! جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله آن قدر عبادت کرد که پاهایش ورم کرد، شخصى به او عرض کرد: چرا آنقدر به خود رنج مى‌دهى؟ فرمود: افلا اکون عبدا شکورا؛ آیا بنده سپاسگزار خدا نباشم.

 

جابر به امام سجاد علیه السلام عرض کرد:

 

جان عزیزت در خطر است، کمتر خود را در فشار قرار بده. امام فرمود:

 

«یا جابر لا ازال على منهاج ابوى موتسیا بهما حتى القاهما؛ اى جابر همواره راه پدرانم (پیامبر و على) را مى‌پیمایم، و آنها را الگو قرار مى‌دهم تا به آنها بپیوندم.

 

صحیفه سجادیه، یکى از نمادهاى عرفانى و زاییده اندیشه‌هاى معرفت شناسى امام سجاد علیه السلام است که به عنوان زبور آل محمد صلی الله علیه و آله شناخته شده، و با مطالعه آن، مى‌توان به عظمت بى‌کران پرستش آگاهانه آن بزرگوار واقف شد.

 

"حجة الاسلام والمسلمین محمد محمدى اشتهاردى"

 

منبع:

 

http://tebyan.net/index.aspx?pid=44619

 حاوی لینکهای جالب و پرمحتوا

(مداحی و مولودی ، سخنرانی ، تصاویر زیبا و ....)

 

 


سرو علقمه

عباس علیه السلام در نگاه حضرت مهدی علیه السلام

 

قمر بنی هاشم

 

مصلح بزرگ، حجت خدا و بقیة الله الاعظم، امام زمان (عج) - قائم آل محمد (ص) در بخشى از سخنان زیباى خود درباره عمویش عباس (ع) چنین مى‏گوید:

 «سلام بر ابوالفضل، عباس بن امیرالمؤمنین، هم درد بزرگ برادر که جانش را فداى او ساخت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، آنکه فدایى برادر بود و از او حفاظت کرد و براى رساندن آب به او کوشید و دستانش قطع گشت. خداوند قاتلانش، «یزید بن رقاد» و «حیکم بن طفیل طایى» را لعنت کند...» (1)

 امام عصر - عجل الله تعالى فرجه - صفات والاى ریشه دار در عمویش، قمر بنى‏هاشم و مایه افتخار عدنان را چنین بر مى‏شمارد و مى‏ستاید:

 1- همدردى و همگامى با برادرش سید الشهداء (ع) در سخت‏ترین و دشوارترین شرایط تا آنجا که این همگامى و همدلى ضرب المثل تاریخ گشت.

 2- فرستادن توشه آخرت با تقوا، خویشتندارى و یارى امام هدایت و نور.

 3- فدا کردن جان خود، برادران و فرزندانش در راه سرور جوانان بهشت، امام حسین (ع).

 4- حفاظت از برادر مظلومش با خون خود.

 5- کوشش براى رساندن آب به برادر و اهل بیتش هنگامى که نیروهاى ستمگر و ظالم مانع از رسیدن قطره‏اى آب به خاندان پیامبر (ص) شده ‏بودند.

پیوند به:

ماه بنی هاشم

خط مقدم فریاد

حضرت عباس(ع) در نگاه امام صادق (ع)

 

عباس(ع)

 امام صادق (علیه السلام) عقل ابداعگر و اندیشمند اسلام و چهره بى‏مانند دانش بشرى، همواره از عمویش عباس (علیه السلام) تجلیل به عمل مى‏آورد و با درود و ستایشهاى عطرآگین از او یاد مى‏کرد و مواضع قهرمانانه‏اش در روز عاشورا را بزرگ مى‏داشت. از جمله سخنانى که امام درباره قمر بنى‏هاشم(ع) فرموده است، بیان زیر مى‏باشد:

 «عمویم عباس بن على (علیه السلام) بصیرتى نافذ و ایمانى محکم داشت. همراه برادرش حسین جهاد کرد، به خوبى از بوته آزمایش بیرون آمد و شهید از دنیا رفت...(1)

 امام صادق (علیه السلام) از برترین صفات مجسم در عمویش که مورد شگفتى اوست چنین نام مى‏برد:

 الف: «تیزبینى»:

 تیزبینى، پیامد استوارى رأى و اصالت فکر است و کسى بدان دست پیدا نمى‏کند، مگر پس از پالودگى روان، خلوص نیت و از خود راندن غرور و هواهاى نفسانى و عدم سلطه آنها بر درون آدمى.

 تیز بینى از آشکارترین ویژگیهاى ابوالفضل العباس بود. از تیزبینى و تفکر عمیق بود که حضرت به تبعیت از امام هدایت و سیدالشهداء امام حسین (علیه السلام) برخاست و بدین گونه به قله شرف و کرامت دست یافت و خود رابر صفحات تاریخ، جاودانه ساخت. پس تا وقتى ارزشهاى انسانى پایدار است و انسان آنها را بزرگ مى‏شمارد، در برابر شخصیت بى‏مانند حضرت که بر قله‏هاى انسانیت دست یافته است سر بر زمین مى‏ساید و کرنش مى‏کند.

 امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «عمویم عباس بن على (علیه السلام) بصیرتى نافذ و ایمانى محکم داشت. همراه برادرش حسین جهاد کرد، به خوبى از بوته آزمایش بیرون آمد و شهید از دنیا رفت...(1)

 ب: «ایمان استوار»:

  یکى دیگر از صفات بارز حضرت، ایمان استوار و پولادین اوست. از نشانهاى استوارى ایمان حضرت، جهاد در کنار برادرش، ریحانه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بود که هدفش جلب رضایت پروردگار متعال به شمار مى‏رفت. و همانطور که در رجزهایش روز عاشورا بیان داشت از این جانبازى کمترین انگیزه مادى نداشت و همین دلیلى گویاست بر ایمان استوار حضرت.

 ج: «جهاد با حسین (علیه السلام)»:

 فضیلت دیگرى که امام صادق (علیه السلام) براى عمویش، قهرمان کربلا، عباس (علیه السلام) نام مى‏برد، جهاد تحت فرماندهى سالار شهیدان، سبط گرامى پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) و آقاى جوانان بهشت است. جهاد در راه آرمان برادر، بزرگترین فضیلتى بود که حضرت ابوالفضل بدان دست یافت و نیک از عهده آزمایش به درآمد و در روز عاشورا قهرمانیهایى از خود نشان داد که در دنیاى دلاورى و شجاعت بى‏مانند است ...

 

 

:منبع

http://tebyan.net/index.aspx?pid=44582

حاوی لینکهای جالب و پرمحتوا

(مداحی و مولودی ، سخنرانی ، تصاویر زیبا و ....)

 


ماه رمضان

با عرض سلام ادب و احترام

فرا رسیدن ماه رحمت ، برکت و مغفرت را به  محضر تمام همشهریان عزیز و گرامیم

تبریک می گویم.

امید است در این ماه عزیز خدا، با همدلی و همفکری در تعالی شهر عزیزمان زرقان بکوشیم.

دعاگوی شما

محمد هاشم نعمت اللهی

قم المقدسه اول رمضان المبارک 1427  


بر گل رخسار محمد صلوات

بسم الله الرحمن الرحیم


ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنو


صلو علیه و سلمو تسلیما


 


دم به دم بر گل رخسار محمد صلوات


 


 


بارها گفت محمد که علی جان من است


هم به جان علی و جان محمد صلوات


 


برکت نطق زبانی که تو داری حرکات


فرق سر تا قد و بالای محمد صلوات


 


دم به دم در همه دم بر گل رخسار محمد صلوات


Atregoleyas@gmail.com


وحدت

بسم الله الرحمن الرحیم

واعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا واذکروا نعمة الله علیکم

إذ کنتم أعداء فألف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته إخوانا

آل عمران/103

با فرا رسیدن هفته وحدت و میلاد نبی مکرم اسلام (ص) چند سؤال مطرح می شود.وحدت یعنی چه؟ آیا اصولاً وحدت لازم است ؟ آیا این شعار عملی است؟ موانع وحدت چیست؟

قر؟آن کریم هرجا سخن از وحدت میان مسلمانان می آید از آن به نیکی یاد می کند و آن را می ستاید و هرجا که از تفرق و دوگانگی سخن به میان می آورد آن را نکوهش می کند در آیه فوق الذکر خداوند به همه مسلمانان دستور می دهد که همگی به ریسمان الهی چنگ بزنند و از هم فاصله نگیرند.

1- منظور از وحدت چیست؟

منظور از وحدت ، وحدت در عقیده و شریعت است.

الف) وحدت در عقیده

1- وحدت در توحید:

 اعتقاد به خداوند یگانه بی همتا دانا و توانا ، قادر متعال الاهً واحداً احداً صمداً فرداً حیاً قیوما ، لاتأخذه سنه و لا نوم  له ما فی السماوات و ما فی الأرض .     به تعبیر دیگر یک میلیارد و نیم مسلمان تحت پوشش وحدتهای چهرگانه قرار دارند:     ا- خدای واحد 2- آفریدگار یکتا 3- کردگار واحد 4- معبود یکتا. پس هر موقع اصل توحید مطرح می شود مقصود توحید با مراتب چهارگانه آن می باشد ، که مورد اتفاق تمام مسلمانان است.

2- نبوت عامه و خاصه :

از عناصر سازنده وحدت ، عقیده همگان بر این است که خداوند حکیم برای هدایت بشر و راهنمایی او پیامبرانی برانگیخته تا آنان را به راه راست هدایت کنند و اصل مشترک در میان تمام پیامبران ، مسأله توحید ، بالأخص توحید در عبادت است. یعنی همگان بشر را به پرستش خدا دعوت کرده و از پرستش غیر باز داشته اند.

و لقد بعثنا فی کل أمة رسولاً أن اعبدوالله واجتنبوا الطاغوت. نحل/36

در میان تمام امتها پیامبرانی بر انگیختیم که به مردم فرمان دهند که خدا را بپرستید

و از عبادت طاغوتها (بتها) پرهیز کنید.

در اینجا نبوت خاصه نیز مطرح است و آن نیز اصل مشترکی میان مسلمین جهان         می باشد . مقصود این است که خداوند برای تکمیل رسالت پیامبران ، پیامبر خاتم ، یعنی حضرت محمد بن عبدالله (ص) را بر انگیخت و به وسیله وی باب نبوت مهر گردید و س از او وصی و رسولی از جانب خدا نخواهد آمد. عقیده به نبوت پیامبر خاتم از ارکان عقیده اسلامی و انکار نبوت یا خاتمیت وی سبب و مایه ارتداد و خروج از جرگه مسلمانان است قرآن کریم در خاتمیت پیامبر اسلام می فرماید:

ما کان محمد أبا أحدٍ من رجالکم ولکن رسول الله

 و خاتم النبیین و کان الله بکل شی ء ٍ علیما

احزاب/40

محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست بلکه پیامبر خدا و خاتم پیامبران است و خدا به همه چیز داناست.

 

3- ایمان به قیامت و روز رستاخیز:

ایمان به رستاخیز سومین  اصل از اصول سه گانه اعتقادی می باشد که در میان تمام مسلمانان مشترک است. اصولاً دین به معنی حقیقی بدون اعتقاد به قیامت محقق نمی شود . بلکه حالت حزبی و مسلکی به خود می گیرد. از این جهت قرآن پیوسته ایمان به معاد را بر ایمان به خدا عطف می کند :

من آمن بالله و الیوم الآخر و عمل صالحاً فلهم أجرهم عند ربهم

 و لا خوف علیهم و لا یحزنون.بقره/62

آنان که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و کار نیک انجام داده اند پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است ، برای آنان پاداش و ترس و اندوهی نیست

این اصول سه گانه ، پایه های اساسی ، عقیده اسلامی را تشکیل می دهد و محور ایمان و کفر به شمار می رود . یامبر خاتم و پیشوایان اسلام نیز بر این سه اصل اهتمام خاصی ورزیده اند ودر حقیقت عناصر سازنده اخوت اسلامی همین سه اصل است.

امام رضا (ع) می فرماید: ز امیر مؤمنان ، او نیز از پیامبر اسلام نقل می کند که حضرت فرمود: با مشرکان نبرد کنید تا بگویند : لا اله الا الله هر موقع در سنگر توحید وارد شد خون و مال آن محترم می باشد.

بحار الانوار :68/242

بخاری در صحیح خود از عمربن خطاب نقل می کند: روزی که پیامبر (ص) علی (ع) را برای نبرد با دشمنان اعزام کرد علی (ع) از پیامبر پرسید تا چه پایه با آنان نبرد کنم ؟ پیامبر فرمد« قاتلهم حتی یشهدو ان لا اله الا الله و ان محمداً رسول الله فإذا فعلو ذالک فقد منعو منی دماؤهم و اموالهم الا بحقها و حسابهم علی الله» ا آنان نبرد کن تا به یکتایی خدا و رسالت محمد گواهی دهند هر موقع این دو را بر زبان جاری ساختند خون و مال آنان از احترام برخوردار می شود مگر این که عامل دیگری مجوز ریختن خون و یا گرفتن مال آنها باشد.

صحیح بخاری :1/10، کتاب الایمان

ب) وحدت در شریعت

اگر مسلمانان در اصول سه گانه از عقیده واحدی پیروی می کنند از افتخارات آنان نیز این است که شریعت و قوانین واحدی نیز بر زندگی آنان حاکم است. وضع مسلمانان در مسایل مربوط به عبادات ، عقود و ایقاعات ، و سیاسات همان کتاب و سنت و اتفاق مسلمین و حکم و داوری خرد است . علمای بزرگ اسلام در این اصول اختلاف نظر ندارند ، اگر اختلافی است در فهم آنهاست نه در خود آنها. از این جهت در فقه اسلامی مشترکات فراوانی در مورد نماز و روزه و زکات حج و ابواب عقود و ایقاعات و حدود و دیات هست ، که همه مسلمانان را می تواند تحت پوشش خود در آورد . اختلاف در فهم نصوص و تعیین دلالت آنها سبب پیدایش یک رشته مکتبهای فقهی شده است ولی اختلاف آنان لطمه ای به جوهر دین و اساس آن نمی زند زیرا همانطور که یاد آور شدیم اختلاف در فهم قرآن و سنت و یا پایه دلالت عقل و خرد است نه در حجیت و عدم حجیت این مراجع و مدارک.ولی در برابر یک رشته اختلافات فقهی ، صدها مسایل فقهی است که فقهای اسلامی در آن وحدت نظر دارند به اصطلاح اگر در یک رشته از مسائل اختلاف نظر است در بسیاری از مسائل ائتلاف وجود دارد.

پس  منظور از وحدت وحدت در عقیده و شریعت است نه وحدت زبان و پرچم و قومیتها و نه وحدت در آب و خاک زیرا هیچکدام از اینها مایه  و ملاک وحدت اسلامی نیست و هرگز این وحدت به وقوع نمی پیوندد و چه بسا دامن زدن به این مسائل خود باعث تفرقه و اختلاف می باشد. این مسایل ویژگیهایی است که مایه شناسایی افراد از یکدیگر است نه مایه افتخار یگانگی و همدلی:

یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر او انثبی وجعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفو

ان اکرمکم عند الله اتقاکم ان الله علیم خبیر

حجرات /13

ای مردم ما شما را مرد و زن آفریدیم و تیره ها  و قبایل قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید

گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزگار ترین شماهاست خدا دانا و آگاه است.

2- آیا اصولاً وحدت لازم است ؟

در جهان امروز نزدیک به هفت میلیارد انسان بر روی زمین زندگی می کنند که نزدیک به یک میلارد و نیم آن مسلمان و بقیه پیرو ادیان و مذاهب دیگر هستند. که در این بین کشورها ، ادیان و مذاهب و فرق مختلفی با آمال و انگیزه های گوناگون کمر به نابودی و تجزیه و تحلیل  اسلام   بسته اند. صرف هزینه های میلیاردی در زمینه های مختلف نظامی فرهنگی سیاسی و اجتماعی: ایجاد فرق و نحله های تازه دینی ،ایجاد اختلاف در میان مسلمانان با ایجاد انگیزه های دینی و دامن زدن به اختلافات مذهبی،  ایجاد جنگ ، ترور، کودتا  و وحشت در کشورهای اسلامی ، ایجاد شبکه ها و رسانه های گسترده نوشتاری و دیداری (ایجاد روزنامه ها مجلات شبکه های تلویزیونی ماهواره ای ، اینترنت ) . گسترش فساد ، فحشاء فقر ، بیماری ، مواد مخدر ، ایدز و جلوگیری از پیشرفت و توسعه در امور زیر بنایی و........ و هزاران هزار از این قبیل مسائل راههایی هستند که دشمنان اسلام در راه خویش یعنی نابودی اسلام از آن استفاده می کنند.

پس بر مسلمانان است تا با هوشیاری و درایت به ریسمان محکم الهی چنگ زنند و از مشترکات و محکمات اسلام بهره گرفته با اتحاد و همدلی به مقابله با دشمنان اسلام برخیزند. که خداوند نیز خواستار این اتحاد و همدلی است و در جای جای قرآن مسلمانان را به وحدت همدلی و تقویت روحیه ایمان و تقویت قوای جسمی و نظامی و ..... فرمان می دهد.

هذا صراطی مستقیماً فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم

 عن سبیله ذلکم وصاکم به لعلکم تتقون

انعام/153

این است راه مستقیم من ز آن پیروی کنید و از پیروی راه های دیگر بپرهیزید که شما را از راه خدا دور و جدا می سازد این چیزی است که خدا شما را به آن سفارش می کند تا تقوا پیشه باشید.

ودر نکوهش و مذمت تفرق و اختلاف و دو دستگی می فرماید:

قل هو القادر علی ان یبعث علیکم عذابا من فوقکم او من تحت ارجلکم او یلبسکم شیعا و یذیق بعضکم باس بعض انظر کیف نصرف الایات لعلکم یفقهون

انعام/65

بگو او قادر است عذابی از بالا یا از زیر پای شما بر شما بفرستد یا شما ها را به صورت گروه های پراکنده در آورد و طعم جنگ را به هر یک از شما به وسیله دیگری بچشاند ببین چگونه آیات گوناگون را برای آنان بازگو می کنیم ، شاید بفهمند.

3- موانع وحدت چیست؟

الف ) مکتبهای کلامی و فقهی

مسلمانان از نظر فقهی و کلامی به مکتبهایی مانند « اشعری ، معتزلی، ماتریدی و شیعه » و از نظر فقهی  علاوه بر مذهب شیعه به چهار مذهب « حنفی ، مالکی، شافعی و حنبلی » تقسیم می شوند . این مکاتب گوناگون در درون عناصر سازنده وحدت (عقیده و شریعت) فاصله ای پدید آورده است.

ب) اختلافات قومی

در این که امت اسلامی را ملل و اقوام گوناگون تشکیل می دهند حرفی نیست ولی سیاستمداران کشورهای اسلامی تحت لوای شعارهای ناسیونالیستی و ملی گرایانه پان ترکیسم ، پان عربیسم، پان ایرانیسم و پان کردیسم و .... دست به ایجاد تفرقه و دو دستگی و اختلاف می زنند. ودر این میان دشمنان اسلام هم دستی از دور و نزدیک بر آتش دارند و از آب گل آلود ماهی می گیرند.

ج) نا آگاهی از عقاید دیگران

جهل و نا آگاهی از عقاید فرق اسلامی ، بزرگترین مانع از تشکل مسلمانان جهان است ، نا آگاهی برخی از طوایف اسلامی از عقاید برخی دیگر ، مانع بزرگی برای تشکل ها و تقریبهاست. مانند ناآگاهی از مسئله شفاعت ، بداء ،  تقیه ، سجده بر خاک و......

د) مشکل خلافت و امامت

امامت از نظر اهل سنت یک مقام انتخابی است در حالیکه از نظر شیعهخ یک مقام تنصیصی است. امام در نظریه نخست توسط اهل حل و عقد گزیده می شود در حالیکه در نظریه دوم توسط خود پیامبر (ص) تعیین می گردد. اهل سنت پس از در گذشت پیامبر(ص) به خلافت ابی بکر اعتقاد دارند در حالیکه در نظر دیگر امامت و رهبری مسلمانان با علی (ع) است پس با این اختلاف چگونه می توان به تقریب رسید چه رسد به اتحاد؟

اختلاف در این مسئله از نظر اهل سنت اختلاف در یک مسئله فرعی است نه اصلی ، غزالی آمدی ، تفتازانی و ... مسأله امامت را از فروع دین می دانند ، نه از اصول ، بنابر این اختلاف در این مسأله از باب اختلاف حنفی و شافعی در مسائل فقهی است.اگر این نوع اختلافها در در میان فقای اهل سنت مایه تفرق و سنگ اندازی نیست ، مسأله خلافت نیز نباید مایة بد بینی و نگرانی باشد. ممکن است گفته شود : اعتقاد به امامت علی (ع) نزد شیعه جزء اصول است و آن را در ردیف دیگر مسائل عقیدتی ذکر می کنند. پاسخ آن این است که آن را جزء اصول مذهبی شیعه می دانند نه جزء اصول دین که تحقق اسلام و ایمان به آن بستگی دارد. شیعه می گوید : اصول دین را سه چیز تشکیل می دهد: توحید، معاد و رسالت پیامبر خاتم. ولی تشیع در گرو دو اصل دیگر است : خلافت را از آن علی (ع) بدانند و به عدل الهی معتقد گردد.

 

4- آیا این شعار عملی است؟

ودر جواب این سؤال که آیا این شعار عملی است باید گفت که اگر حب ها و بغضها و کینه ها و عقده ها را کنار بگذاریم و در حقیقت اگر گسترة دیدمان را وسیع کنیم بسیاری از این اختلافها و دو دستگیها قابل حل،  اغماض و یا حتی می تواند مایة وحدت باشد. تا قرن دوم هجری مسلمانان در کنار همدیگر زندگی می کردند بدون اینکه مسئله ای به نام  حادث و قدیم بودن قرآن در میان آنان وجود داشته باشد یا مسئله رویت خدا. شیعیان جمع بین دو نماز را جایز می دانند و البته افتراق آن را افضل می شمارند و اهل سنت آن را جایز نمی دانند ، مسئله ازدواج موقت و....... مسائلی از این قبیل که اختلاف در اینها اختلاف در ظاهر است نه اختلاف در جوهر و ذات اسلام. پس می توان به این شعار اعتقاد داشت و آن را عملی کرد. دوری از تفکرات عوامانه ، نداشتن حس ملی گرایانه ، دید باز و ..... می تواند از عوامل محقق شدن این شعار باشد. 1

1 . با تلخیص و اضافات از کتاب در سرزمین خاطره ها ، گزارشی از سفر حضرت آیت الله سبحانی به کشور اردن هاشمی،  نگارش و تنظیم ، علیرضا سبحانی،چاپ اول تابستان ،1378